حسینحسین، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه سن داره

پسر مهربون من...

بازی صندلی

1390/6/21 16:04
نویسنده : مامان
701 بازدید
اشتراک گذاری

تو یه سایتی مطلبی خوندم که برام جالب بود...

دنیای زیبا

 

 

                                  

    

* در مهد كودك های ايران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر كی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره باخته و بعد 9 بچه و 8 صندلی و ادامه بازی تا یك بچه باقی بمونه. بچه ها هم همدیگر رو هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن!

 

* در مهد كودك های ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یكی روی صندلی جا نشه همه باختین، لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میكنن و همدیگر رو طوری بغل میكنن كه كل تیم 10 نفره روی 9 تا صندلی جا بشن و كسی بی صندلی نمونه. بعد 10 نفر روی 8 صندلی، بعد 10 نفر روی 7 صندلی و همینطور تا آخر!

          

 حالا قضاوت باشما....

                                    

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (17)

مامان ماهان عشق ماشین
21 شهریور 90 16:25
سلام.خونه تکونی وبت مبارک.


ممنون عزیزممممم
مامان زهرا نازنازی
21 شهریور 90 16:54
سلام قالب قشنگی مبارک باشه نکته ی جالبی بود
mamani helena
21 شهریور 90 19:02
salam azizam che jaleb .gol pesaremono bebos
ماری
22 شهریور 90 9:30
هر چی باشه زاپن حرف اول و میزنه
شيرين مامان نيما
22 شهریور 90 12:26
سلام آره منم يه جا خوندم. واقعا جالب بود. امان از فکر ژاپني ها.
مادر کوثر
22 شهریور 90 14:28
سلام عزیزم
خوبی؟

به شبکه گسترده هم سر میزنی؟
widenet.ir
مطالب وبلاگ کوثرجون قابل نمایش نیست اما امکان نظردهیش فعاله!
البته در شبکه گسترده هم به زودی میتونید نظر بدید
مرسی


یه بار سرزدم عزیزممم

مامان حسني
23 شهریور 90 15:08
سلام مطلبتون خيلي قشنگ وتامل برانگيز بود همون طور كه مي دونيم ژاپن تو مارهاي گروهي حتي ورزش خيلي موفقه چون ازكودكي روحيه اجتماعي بودن را اموزش ميدن ولي درمورد ايران .............بهتره چيزي نگم
شهرزاد مامان حسین
23 شهریور 90 15:39
سلام بازی ما برنده بازنده است و بازی اونا برنده برنده چه جالب.اسم پسر ما هم حسینه.
بهار(مامانی شهراد)
23 شهریور 90 19:17
بدو بدو که پست جدید دارمآخر این بازی جز سرگیجه چیز دیگه ای نداره من تجربه کردم
مامان کیانا
24 شهریور 90 7:53
میان ماه من تا ماه گردون.........تفاوت از زمین تا آسمان است مطلب جالبی بود ....با یه مقایسه خیلی ساده هم میشه فهمید اینجور فکرها در آینده چه تاثیری میذاره
مامان محمدرضا(شازده کوچولو)
24 شهریور 90 10:35
سلام عزیزم قالب جدید مبارک چه مطلب جالبی نوشتید واقعا جای فکر داره..... راستی حسین جونم خاله قربونت بره بیشتر مواظب خودت باش پست قبلی رو خوندم دلم ریش شد..... همیشه سلامت باشی عزیزم
سمیه :مامان مسیح مقدس
25 شهریور 90 3:26
منم این مطلبو خیلی وقت پیش خوندم ...و تو فکرم بود هرگز نزارم مسیح چنین بازی رو انجام بده...حتی تصمیم دارم که هر وقت مسیح به مهد رفت یا مدرسه...با مسئولینش صحبت کنم تا اجازه ندن چنین بازی های مخربی با بچه های پاک و مهربون ما بکنن...و روح ساده و پاکشون رو درگیر رقابتهای ناسالم کنن... راستی ما هم اپیم بیا خاله
آزاده
26 شهریور 90 0:15
سلام عزيزم ... قالب جديدت خيلي زيباست مباركه چند سال پيش اين مطلب و خوندم و خيلي خوشم اومد و نمونش و توي زلزله ژاپن به عينه ديديم بدون هيچ اجباري همه چيز نظم خاص خودش و داشت و ..... بگذريم حسين گلم خوبه ؟؟؟
مامان رها
27 شهریور 90 10:37
سلام گلم ممنون از حضورتون مطلبتون هم خیلی بامزه بود
مامان آريا
27 شهریور 90 11:51
همين كارارو مي كنن كه بچه هاي ما به جاي رفاقت و دوستي و پيروزي فقط پيروزي به هر طريقي و ياد مي گيرن
مامان ماهان
29 شهریور 90 10:32
مطلب جالبی بود ممنونم
وحیده مامان پارسا
30 شهریور 90 12:22
خیلی خیلی جالب و آموزنده بود.چقدر تفاوت.............تا بحال به این موضوع اینطور نگاه نکرده بودم.راستی شما اصفهان هستید؟


سلام
بله.