حسینحسین، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

پسر مهربون من...

حسین میره کلاس +تعجب حسین

1390/4/14 23:44
نویسنده : مامان
642 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گل من     s

امروز تولد امام حسین (ع) امام سوم شیعیان بود .همون امامی که

ما با افتخار اسم شما را از روی اسم ایشان انتخاب کردیم و چقدر

خوشحالیم از این انتخاب .عیدت مبارک عزیز مامان

         عکس

حسین عزیزم تابستان امسال برای اینکه هم تا اندازه ای اوقات

فراغتت پر بشه و هم چیزی یاد گرفته باشی ...اسمتو نوشتم

کلاس ...یه روز در میون تو یه مهد کودک میری کلاس .

اسم کلاسش غنچه های نوره ...هم نقاشیه ...هم قران

هم شعر ...تا حالا 3 جلسه رفتی و خیلی خوشت اومده.

دختر خالت نرگس هم میاد ...البته نرگس دو روز اول با کمی ترس

و گریه اومد ولی تو را که بردم اصلا پشت سرت را هم نگاه نکردی

ببینی من رفتم یا نه و خودت دویدی رفتی تو کلاسز...قربونت برم جیگرم.

زیبازیبا

سوال جالب حسین

امشب وقتی بابایی پای تلویزیون خوابیده بود و تلویزیون تماشا می کرد

قسمتی از تیشرتش از روی کمرش کنار رفته بود و کمر بابایی پیدا

شده بود.حسین اومد و یه کم با تعجب به کمر بابا نگاه کرد .(کمر بابایی

چند سال پیش یعنی 2 سال قبل تولد حسین به خاطر تومور نخاعی

تحت عمل جراحی قرار گرفته بود) و حسین داشت با تعجب به اون قسمت

که جای بخیه ها مونده بود نگاه می کرد . بعد با احتیاط دستشو گذاشت روی

اون قسمت زو گفت: این جا چی شده؟ز

 

ما هم در جواب گفتیم که بابا مریض بوده و دکتر اینجا را بریده و عمل کرده

و بعد با نخ و سوزن اینجا را دوخته... حسین هم دوباره با تعجب و ناراحتی

پرسید که اخه نمیشه ...دردت میاد ز.ما هم گفتیم بابا اون موقع بیهوش بوده

و نمی فهمیده.... بعد پرسید : بابا اقای دکتر میخواسته با تو دعوا کنه ؟؟؟

ما هم زدیم زیر خندهز و گفتیم نه عزیزمممم...دکتر نمیخواسته با  بابایی

دعوا کنه میخواسته مریضی بابا را خوب کنه.

البته بعدش باز هم میشد فهمید که باورش نشده و این موضوع باعث

تعجبش شده بود.ز

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (28)

مامان ماهان
14 تیر 90 23:53
خیلی اسمت خوشگله عزیزم امیدوارم مانند صاحب اسمت شجاع و فداکار باشی ... آفرین عزیزم که کلاس میری تا چیزای جدید یاد بگیری قربون حسین جون کنجکاوم برم
مامان آريا
15 تیر 90 9:39
تولد صاحب اسمتو بهت تبريك مي گم عزيزم خيلي خوبه كه مي ري كلاس قربون پسر شجاعم برم كه گريه هم نكردي آفرين خاله قربون پسر كنجكاوشم بره كه اينقدر جاي بخيه بابايي سئوال برانگيز بوده
مامان تربچه
15 تیر 90 11:51
آخییی چه با نمک منم دلم لک زده برا کلاس تابستونی
مامان سید ابوالفضل
15 تیر 90 12:01
سلام عزیزم اسمت مثل خودت خیلی قشنگه و ولادت صاحب اسمتو بهت تبریک می گم آفرین به پسر گلمون که بدون ترس کلاس میره تا چیزای جدید یاد بگیره قربونت برم عزیزم که برای بابایی ناراحت شدی و کمی هم تعجب کردی مشخصه که خیلی پسر مهربونی هستی گلم بوسسسسس
آزاده
15 تیر 90 12:05
سلام عزیزم / اعیاد شعبانیه مبارک امیدوارم حسین عزیزم هم به بزرگی اسمش بشه جیگر این ذهن کنجکاوت برم عزیز خاله بوسسسسسس
مامان فرشته
15 تیر 90 13:15
سلام عزیز دلم خوبی ؟ امیدوارم امام حسین نگه دار این عزیز ما باشه وای حسین جونم خیلی با حال تعجب کرده بودی قربونت برم آفرین که خودت تنهایی بدون ترس رفتی کلاس این یعنی اینکه تو دیگه آقا شدی بوسسسسسسس
شیرین مامان نیما
15 تیر 90 13:28
سلام عزیزم اسم زیباییه امام حسین نگهدارت باشه عزیزم.
محمد گیان
15 تیر 90 15:43
سلام خاله سلام حسین جون خوبین میلاد امام حسین (ع) بر شما مبارک باد
نی نی توپولی
15 تیر 90 15:46
عباس! ای صبر و قرار بی قراران امّید دل امیدواران دانی که گر از عطش بمیرم یک قطره ز دیگری نگیرم ساغر نزنم ز دست هر کس من دست تو می شناسم و بس روزی من از خزانه ی توست دل، سائل آستانه ی توست امشب ز تو بار عام خواهم دیدار تو و امام خواهم
زينب عشق مامان و بابا
15 تیر 90 18:40
سلام خوب هستيد؟ حسين جان خوبه؟اعياد شعبانيه مبارك
مامان سید ابوالفضل
15 تیر 90 20:56
شعبان شد و پیک عشق از راه آمد عطر نفس بقیه الله آمد با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد عیدت مبارک
مریم مامان درسا
16 تیر 90 11:36
سلام حسین جونم خوبی ؟ قربونت برم که میخوای بری کلاس ...
مامان فرشته
16 تیر 90 17:54
سلام دوست جونم خوبی ؟
مامان آوا
17 تیر 90 1:53
سلام عزیزم امیدوارم تابستان پرباری داشته باشی عزیزم داخل طالبی رو خالی کردم و با ژله پر کردم خیلی خوشمزه می شه برای پسمون درست کن حتما خوشش میاد........البته یه نکته داره طالبی باید کوچیک باشه تا ژله خوب بگیره دوست جونم


سلام
ممنون خانومی ...حتما درست میکنم
زیبا
17 تیر 90 10:24
سلام . من زیبا هستم . وبلاگ من در مورد زیبا سازی است . اگر می خوای هیچ وقت با عکس های ضربدر شده توی وبلاگت مواجه نشی . اگر می خوای وبلاگ زیبایی داشته باشی . حتما به وبلاگ من بیا . این پیام به صورت خودکار ارسال نشده . خودم شخصا وبلاگ تو رو پیدا کردم و خواستم که خودم رو بهت معرفی کنم . اگر به وبلاگم اومدی و ازش خوشت اومد می تونی منو با عنوان ویلاگم .•* زیبــــــا ســـــاز بـــرای مــــــا *•. لینک کنی و اگر هم تمایل داشتی که منم لینکت کنم حتما بهم خبر بده . حضور همیشگی ات و نظرات خوبت باعث دلگرمی من برای ادامه کارمه پس بهم سر بزن . با شرکت تو نظر سنجی هام وبلاگم رو به سمت مورد علاقه خودت هدایت کن . منتظر انتقادات و پیشنهاداتت هستم . اگر از وبلاگم خوشت اومد می تونی به بقیه دوستانت هم آدرس وبلاگم رو بدی . با حضور فعالت توی وبلاگم ( تعداد نظراتت برای پست های من ) از طرف من یک هدیه ( تصاویر زیبا سازی ) دریافت میکنی که فقط مخصوص خودت و وبلاگت است . بازم میگم این یه پیام تبلیغاتی نیست . امیدوارم که وبلاگت هیچ وقت تعطیل نشه و همیشه انگیزه ای برای ادامه ی کارت داشته باشی . موفق باشی .
زیبا
17 تیر 90 15:14
سلام زیبــا ســاز بــرای مـــا با دو موضوع به روز شد اعداد متحرک و حروف متحرک منتظر حضورت و نظرت برای هر دوتا پست هستم
مامان مانی جون
17 تیر 90 20:39
مامانی شیما وحدیث
18 تیر 90 2:48
سلام مامان حسین جون .احسنت به انتخاب چنین نام قشنگی . والا این عملی رو که میگین منم بودم مثل این بچه سوال میکردم .دیگه چه برسه به این نی نی نازنازی . خوب کاری کردین که حسین تو کلاس تابستونی ثبت نام کردین .منم دخملام وثبت نام کردم شنا . به ماسربزن خوشحال میشم
نازنین نرگس نفس مامان
18 تیر 90 3:43
سلام قربون اسمت و صاحب اسمت عزیز دلم فدتات شم خاله جون برو کلاس یه عالمه چیز میز یاد بگیر
مامان حسني
18 تیر 90 11:08
سلام اعيادشعبانيه برشما وخصوصا حسين آقاي گل مبارك باشه الهي درپناه خدا وصاحب اسمش امام حسين صحيح وسالم باشه
مامان شازده کوچولو
18 تیر 90 18:32
سلام حسین جون خوبی خاله امیدوارم توی این کلاس حسابی بهت خوش بگذره موفق باشی عزیز دلم
مامان ماهان
18 تیر 90 23:59
سلام گلم خوبی حسین جونم خوبهههههههههههه
مامان آريا
19 تیر 90 10:28
خاله جون مرسي كه به ما سر مي زني يه بوس محكم براي حسين عزيز دل خاله
زیبا
19 تیر 90 12:25
سلام با صورتک های خندان با نمک و معروف در خدمتتونم
مامان مسیح
20 تیر 90 4:00
سلام....خوبین ؟ ای جووونم خاله...چقده تو کنجکاوی...! می دونی مامانی...با این متنتون به چی فکر کردم....به روزی که مسیح منم این سوال رو بکنه...اونم از جای عملی که خودش رو از اونجا بیرون آوردن... بعد من چی بگم ؟؟؟؟
محمد گیان
20 تیر 90 15:06
سلام حسین جان کلاسو چکار کردی
مامان قندعسل
24 تیر 90 13:20