حسینحسین، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

پسر مهربون من...

فرزند

1390/2/8 12:45
نویسنده : مامان
582 بازدید
اشتراک گذاری

(جبران خلیل جبران) بحث نوینی در مورد فرزند بیان می کند:

فرزندان شما کودکان شما نیستند                    

آنان دختران و پسران اشتیاق خود زندگی اند

شما واسطه امدن فرزندانتان هستید

ولی نه اورنده انان

هرچند آنان از شمایند

شما می توانید بکوشید که مانند فرزندانتان باشید

ولی نخواهید که انان را مانند خود کنید

چرا که زندگی واپس نمی گراید و در دیروز نمی ایستد

ممکن است سرپناهی برای جسمشان به انان بدهید

ولی نه برای روحشان

زیرا روح انان در خانه فردا سکنی دارد

جایی که حتی در رویاهایتان قادر به دیدنش نیستید

شما همچون کمانهایی هستید

که فرزندانتان همانند تیرهای زنده از انها پرتاب می شوند

و کماندار همان زندگی است

کماندار هدف را در جاده ای بی نهایت می بیند

و با تمام قدرت خویش تو را خم می کند

تا شاید تیرهایش تندتر و دور تر بروند

بگذار خمیدگی تو در دست کماندار برای شادی باشد

              زیرا

او همان گونه که تیری در پرواز را دوست دارد

کمانی را نیز که ثابت و استوار است دوست دارد!

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://www.roozgozar.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (15)

مامان فرشته
5 اردیبهشت 90 23:23
سلام عزیزم
واقعاً قشنگ بود
خیلی خوشم اومد ممنون


سلام خانومی
خوشخالم که خوشت اومده
سارا
6 اردیبهشت 90 9:53
خیلی خیلی قشنگ بود خانمی برای اولین بار تونستم شوهرم رو راضی کنم یک مطلب بخونه خیلی خوشش اومد ممنونم ازت عزیزم


سلام عزیزم
خوشحالم که خودت و شوهرت خوشتون اومده.
شیرین مامان نیما
6 اردیبهشت 90 10:01
وای چقدر آموزنده. مرسی عزیزم.


خواهش می کنم عزیزم.نیما حونو می بوسم
آبجی فهیمه
6 اردیبهشت 90 12:45
سلام: ممنون از لطفتون..خوبه...حسین جان خوبه؟از طرف من ببوسیدش... جالب بود...جبران خلیل جبران...نوشته های جالبی داره.
محمد گیان
6 اردیبهشت 90 14:29
سلام خاله سلام حسین جان خوبین خیلی خوشم آومد دستت درد نکند
محمدمعین
6 اردیبهشت 90 20:40
سلام خاله
حالتون خوبه ؟ حسین جان خوبه
بعضی از مطالب سایت تون خیلی عالیه مخصوصاً مطالبی که از قول بزرگان می نویسید بابام خیلی خوشش اومده
درضمن نگفتی اون باغ گلها که رفتید کجاست توی اصفهانه؟


سلام عزیزم
ممنون.خوشحالم که خوشتون اومده.اره تو اصفهانه
مامان آوا
6 اردیبهشت 90 22:16
سلام دوست خوبم مرسی بهمون سرزدی....ولی آدرس وبت رو اشتباه نوشته بودی کلی دنبالت گشتم ........خیلی وبتون قشنگ و پر محتواست......پسرگلت رو ببوس


سلام عزیزم
ممنون.باز هم پیش ما بیاین.
سارا
7 اردیبهشت 90 10:29
سلام خانومی خوبی؟حسین جونم چطوره؟


سلام عزیزم.خوبه بد نیست.ممنون
شکوه مامان ارمیا
7 اردیبهشت 90 18:49
سلام خانومی
تقریبا از 2سالگی به بعد خوندنشون رو یادش دادم، ولی نوشتنشون رو از 3و نیم سالگی به بعد
جمع اعداد رو هم یکی دو هفته است که شروع کردم
ممنونم که به ما سرزدید


سلام عزیزم
ممنون گلم.لطف کردی.
آزاده
7 اردیبهشت 90 22:41
سلام عزيزم .. خيلي زيبا بود ... وبتون عاليه ممنون كه به ما سر زدي .. خوشحال ميشم دوستي مثل شما داشته باشم .. باز هم به ما سر بزنيد
لينكتون كردم


سلام عزیزم
منم خوشحال میشم.
مامان آنیسا
8 اردیبهشت 90 2:09
سلام
متن زیباییه لذت بردم
حسین جونو ببوس .با اجازه من شمارو لینک میکنم
موفق باشید وکامروا


سلام عزیزم
ممنون گلم.منم شمارا لینک کردم
مامان ماهان
8 اردیبهشت 90 8:14
خیلی زیبا بود ممنونمبوووووووووووس


ممنون گلم.بوسسسسسس
سمیرا مامان سپهر
8 اردیبهشت 90 9:03
سارا
8 اردیبهشت 90 11:03
کجایی خانومی؟کم پیدایی؟


سلام سارا جون
راستش حوصله نوشتن نداشتم.ممنون که بهم سر میزنی.
مامان قندعسل
8 اردیبهشت 90 12:42
سلام عزیزم جملات زیبا و قابل تاملی بود عزیزم اینترنتمون دو سه روزیه قطع شده حالا هم از اینترنت دایی محمد pmمیدم حسین جونو ببوسسسسسسسسس


سلام عزیزم
ممنون خانمی