حسینحسین، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

پسر مهربون من...

قضاوت زود

1390/5/10 13:07
نویسنده : مامان
640 بازدید
اشتراک گذاری

مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد .

  به  محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس میکرد فریاد زد: پدر نگاه کن درختها حرکت میکنن.

   مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار میکرد، متعجب شده بودند…

  ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت میکنند.

   زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه میکردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران میبارد، آب روی من چکید .

   زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمیکنید؟

   مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر میگردیم، امروز پسر من برای اولین بار در زندگی میتواند ببیند.

 عکس

 

پسرم همیشه سنجیده قضاوت کن.زیبا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

سمیه: مامان مسیح
11 مرداد 90 3:46
خیلی زیبا و پر معنا بود عزیزم... دستت درد نکنه خانومی...داستن جالبی انتخاب کرده بودی حسین ناز خاله رو ببوس ما هم آپیم
شیرین مامان نیما
11 مرداد 90 10:16
سلام وای چه زیبا و احساسات برانگیز بود.
غزاله
11 مرداد 90 12:37
ممنونم .خيلي آموزنده بود.......روي ماهه پسر عزيزتو ببوس
مامان ماهان عشق ماشین
11 مرداد 90 13:15
سلام.ماشالا چه پسر نازیه حسین جون.شما هم لینک شدین.
مامان زهرا نازنازی
11 مرداد 90 15:10
مامان نازنين
11 مرداد 90 15:23
مامان قندعسل
11 مرداد 90 21:59
خیلللللللللللللللللللللللللللللللللی عالیییییییییییییییییی بود
مامان ماهان
12 مرداد 90 0:32
خیلی زیبا و قشنگ بود شهر الرمضان الذي انزل فيه القرآن (ماه مبارک رمضان دوري از گناه، ما انس با قرآن، ماه ضيافت الله بر شما و خانواده محترمتان گرامي باد. “طاعت و عبادت شما قبول درگاه حق”
مامان پارسا جون
12 مرداد 90 10:46
سلام مامان مهربون مرسی که به وبلاگ ما سر زدی حسین جان هم ماشاالله خیلی گله زنده باشه
نازنین نرگس نفس مامان
12 مرداد 90 15:34
خیلی زیبا بود لذت بردم ای کاش همه دیدشون رو نسبت به زندگی عوض میکردن
مامان سید ابوالفضل
12 مرداد 90 22:49
سلام عزیزم خیلی زیبا بود لذت بردم حسین جون رو حتماً ببوسسس
آزی مامان آرتینا
13 مرداد 90 9:28
ماشالله به حسین و به مامانش با این عکس قشنگ
سارا
13 مرداد 90 9:33
سلام عزیزم خوبی؟مثل همیشه زیبا بود
مامان شیدا
13 مرداد 90 19:06
سلام عزیزم .مطلب جالب و پر معنی بود خیلی ممنون.حسین جونمو ببوس . بوسسسسسسسسس
مامان آریان جون
16 مرداد 90 1:01
خیلی تاثیر گذار بود. مرسی گل پسرتو ببوس
مریم
16 مرداد 90 11:22
سلام می شه بگی این تصویر زیبا رو توی کدوم سایت ساختی


توی سایت funny pho.to
مامان آريا
16 مرداد 90 13:33
خيلي زيبا و با معني بود دست ماماني درد نكنه
المیرا
19 مرداد 90 2:48
خیلی قشنگ و خوشگل بودی.میسی. به من هم سر بزنین. حسین کوچولو ی خوشگل هم از طرف من بوسش کنین.
مامان آوا
22 مرداد 90 21:39