حسینحسین، تا این لحظه: 16 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

پسر مهربون من...

بازگشت + سفرنامه کربلا

1390/8/25 12:22
نویسنده : مامان
2,350 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای عزیزم

ما شنبه برگشتیم ولی اینقدر کار داشتم و مهمون داشتم و خلاصه گرفتار بودم که نشد زودتر بیام

و برگشتمون را بنویسم.دوستای گلم جای همتون خیلی خیلی خالی بود و به همتون حسابی دعا

کردم .انشاله خدا قبول کنه و انشاله قسمت همتون بشه چون واقعا خوش میگذره و هرکس بره

مطمئنا احساس خيلي عالي پیدامیکنه.

5 شنبه 12 ابان ساعت 2 بعداز ظهر سوار اتوبوس شدیم و به سمت مرز راه افتادیم .قرار بود از مرز

شلمچه وارد عراق بشیم.ساعت 4 صبح روز جمعه رسیدیم شلمچه .یه حسینیه بود که رفتیم اونجا و

کمی استراحت کردیم و بعد نماز صبح و خوردن صبحانه کمی اومدیم بیرون تا منطقه شلمچه را هم

که خیلی وقت بود دلمون میخواست ببینیم را هم ببینیم.

ساعت 7 صبح اتوبوس اومد و ما به سمت مرز راه افتادیم .تو مرز هم 1 ساعتی معطل شدیم تا

بالاخره رد شدیم و اومدیم تو خاک عراق.ساغت 5 بعدازظهر رسیدیم به نجف .رفتیم هتل(سفینه النجاة)

 و کلید اتاقمونو گرفتیم و بعد از کمی استراحت به همراه بقیه افراد و مدیر کاروان به سمت حرم حضرت

علی (ع) حرکت کردیم.چه شوقی داشتیم برای رسیدن به حرم .وقتی گنبد طلایی حرم مشخص شد

همه یه حس و حال دیگه ای پیدا کردن .بعضی ها گریه میکردن ..بعضی زیر لب زمزمه و دعا میکردن.

تو اون لحظات به فکر همه هستی ...همه اونایی که بت التماس دعا گفتن و ازت خواستن براشون دعا

کنی.

بعد از تفتیش که واقعا خسته کننده است وارد صحن و حرم شدیم و همگی نماز خوندیم و بعد از

خوندن زیارت جمعی هرکسی برای خودش وارد حرم شد .نمیتونم وصف کنم که چه صفایی داره و

چقدر عالیه وقتی روبروی ضریح می ایستی و زیارت و دعا میخونی.

شنبه بعداز ظهر به مسجد حنانه و ارامگاه کمیل و مسجد سهله رفتیم.

یک شنبه صبح مسجد کوفه که اونجا اعمال زیادی داره و بعد از ظهر هم دعای عرفه بودکه البته

تو ی حرم حضرت علی خبری ازدعای عرفه نبود و هرکسی برای خودش دعا را خوند و رفت .

دوشنبه صبح هم وداع باحضرت علی و حرکت یه سمت کربلا.

دوشنبه 16 ابان یعنی همون روز عید قربان و روز رسیدنمون به کربلا روز تولد حسین عزیزم هم بود

امسال حسین جان روز تولدش پیش امام حسین بود و ازین بابت خیلی خوشحال بودیم.

دوشنبه بعداز ظهر رسیدیم کربلا و بعداز کمی استراحت دوباره جمعی رفتیم حرم امام حسین .

و بعد از اون به زیارت حضرت ابوالفضل(ع).ایشالله قسمت هرکی دوست داره بشه تا از نزدیک بودن

در اون مکان مقدس را و لذتش را با گوشت و خونش احساس کنه.

4 شنبه شب وقت وداع بود و اشک امونمون نمیداد ...چطوری دل میکندیم ؟؟؟ واقعا سخت بود.

5 شنبه صبح به سمت سامرا رفتیم و بعد از زیارت حضرت هادی و امام حسن عسگری به سمت

کاظمین حرکت کردیم و بعد اززیارت امام موسی کاظم و جواد الائمه که خیلی هم کوتاه بود چون

زمان نداشتیم به طرف بغداد رفتیم .شب را هم اونجا بودیم و صبح جمعه دوباره به سمت مرز

اومدیم و خلاصه باید بگم که شنبه صبح ساعت سه و نیم رسیدیم.ببخشید کلی گفتم ...اگه

میخواستم جزییاتو بگم خیلی طولانی میشد.

حسین جان هم خیلی تو این سفر خوب بود و اصلا مارا اذیت نکرد.قربون پسر خوش سفرم بشم.

دوتا دوست هم تو کاروان پیدا کرده بود که اسم هردوشون محمد حسین بود و باهم بازی میکردن

و مشغول بودن.

به خاطر اینکه نمیذاشتن دوربین و موبایل با خودمون بریم نشد خیلی عکس بگیریم ولی چند تایی

هست که در ادامه مطلب میذارم ...اگه دوست داشتین ببینین برید ادامه مطلب...

 

 

سلام دوستای عزیزم

ما شنبه برگشتیم ولی اینقدر کار داشتم و مهمون داشتم و خلاصه گرفتار بودم که نشد زودتر بیام

و برگشتمون را بنویسم.دوستای گلم جای همتون خیلی خیلی خالی بود و به همتون حسابی دعا

کردم .انشاله خدا قبول کنه و انشاله قسمت همتون بشه چون واقعا خوش میگذره و هرکس بره

مطمئنا احساس خيلي عالي پیدامیکنه.

5 شنبه 12 ابان ساعت 2 بعداز ظهر سوار اتوبوس شدیم و به سمت مرز راه افتادیم .قرار بود از مرز

شلمچه وارد عراق بشیم.ساعت 4 صبح روز جمعه رسیدیم شلمچه .یه حسینیه بود که رفتیم اونجا و

کمی استراحت کردیم و بعد نماز صبح و خوردن صبحانه کمی اومدیم بیرون تا منطقه شلمچه را هم

که خیلی وقت بود دلمون میخواست ببینیم را هم ببینیم.

ساعت 7 صبح اتوبوس اومد و ما به سمت مرز راه افتادیم .تو مرز هم 1 ساعتی معطل شدیم تا

بالاخره رد شدیم و اومدیم تو خاک عراق.ساغت 5 بعدازظهر رسیدیم به نجف .رفتیم هتل(سفینه النجاة)

 و کلید اتاقمونو گرفتیم و بعد از کمی استراحت به همراه بقیه افراد و مدیر کاروان به سمت حرم حضرت

علی (ع) حرکت کردیم.چه شوقی داشتیم برای رسیدن به حرم .وقتی گنبد طلایی حرم مشخص شد

همه یه حس و حال دیگه ای پیدا کردن .بعضی ها گریه میکردن ..بعضی زیر لب زمزمه و دعا میکردن.

تو اون لحظات به فکر همه هستی ...همه اونایی که بت التماس دعا گفتن و ازت خواستن براشون دعا

کنی.

بعد از تفتیش که واقعا خسته کننده است وارد صحن و حرم شدیم و همگی نماز خوندیم و بعد از

خوندن زیارت جمعی هرکسی برای خودش وارد حرم شد .نمیتونم وصف کنم که چه صفایی داره و

چقدر عالیه وقتی روبروی ضریح می ایستی و زیارت و دعا میخونی.

شنبه بعداز ظهر به مسجد حنانه و ارامگاه کمیل و مسجد سهله رفتیم.

یک شنبه صبح مسجد کوفه که اونجا اعمال زیادی داره و بعد از ظهر هم دعای عرفه بودکه البته

تو ی حرم حضرت علی خبری ازدعای عرفه نبود و هرکسی برای خودش دعا را خوند و رفت .

دوشنبه صبح هم وداع باحضرت علی و حرکت یه سمت کربلا.

دوشنبه 16 ابان یعنی همون روز عید قربان و روز رسیدنمون به کربلا روز تولد حسین عزیزم هم بود

امسال حسین جان روز تولدش پیش امام حسین بود و ازین بابت خیلی خوشحال بودیم.

دوشنبه بعداز ظهر رسیدیم کربلا و بعداز کمی استراحت دوباره جمعی رفتیم حرم امام حسین .

و بعد از اون به زیارت حضرت ابوالفضل(ع).ایشالله قسمت هرکی دوست داره بشه تا از نزدیک بودن

در اون مکان مقدس را و لذتش را با گوشت و خونش احساس کنه.

4 شنبه شب وقت وداع بود و اشک امونمون نمیداد ...چطوری دل میکندیم ؟؟؟ واقعا سخت بود.

5 شنبه صبح به سمت سامرا رفتیم و بعد از زیارت حضرت هادی و امام حسن عسگری به سمت

کاظمین حرکت کردیم و بعد اززیارت امام موسی کاظم و جواد الائمه که خیلی هم کوتاه بود چون

زمان نداشتیم به طرف بغداد رفتیم .شب را هم اونجا بودیم و صبح جمعه دوباره به سمت مرز

اومدیم و خلاصه باید بگم که شنبه صبح ساعت سه و نیم رسیدیم.ببخشید کلی گفتم ...اگه

میخواستم جزییاتو بگم خیلی طولانی میشد.

حسین جان هم خیلی تو این سفر خوب بود و اصلا مارا اذیت نکرد.قربون پسر خوش سفرم بشم.

دوتا دوست هم تو کاروان پیدا کرده بود که اسم هردوشون محمد حسین بود و باهم بازی میکردن

و مشغول بودن.

به خاطر اینکه نمیذاشتن دوربین و موبایل با خودمون ببریم داخل نشد خیلی عکس بگیریم ولی چند تایی

هست که در ادامه مطلب میذارم ...اگه دوست داشتین ببینین برید ادامه مطلب...


شلمچه

حسین روی نفربر شهید خرازی

حرم حضرت علی (ع)

مسجدکوفه

حسین و محمد حسین

حرم حضرت ابوالفضل

محل افتادن دست چپ حضرت عباس

تل زینبیه

خیمه گاه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (40)

مامان زهرا نازنازی
25 آبان 90 18:20
زیارت قبول خوش به سعادتتون
مامان حسنی
25 آبان 90 22:45
سلام زیارتتون قبول روی گل زوارکوچولورا ازطرف من ببوسین نمی دونم چرا بادیدن عکسها اینقدر دلم پرکشید برای اونجا دعاکنید ماراهم بطلبن
آزاده
25 آبان 90 23:13
سلام زيارت قبول ايشالا نسيب همه بشه خوشحالم كه به سلامت برگشتيد حسين جونم تولدت مبارك خاله ... چه سعادتي روز تولدت كنار حرم امام حسين ايشالا هميشه زير سايه مولا باشي
شهرزاد مامان حسین
26 آبان 90 1:12
سلام مامانی. خدا به همهآرزومندانش این سفر زیبا رو قسمت کنه. و انشالله باز هم قسمت شما و حسین کوچولوی خوشگل ما بشه. تولدش مبارک
مامان زینب
26 آبان 90 7:46
قبول باشه عکسای قشنگی هم بود
زينب عشق مامان و بابا
26 آبان 90 10:30
سلام اعياد بر شما بسيار مبارك خيلي خيلي زيارت قبول كربلايي حسين براي ما هم دعا كردي كه انشاالله قسمت ماهم بزودي دوباره بشه كه بريم پابوس! خوش به سعادت كه تو اين ايام رفتي كربلا و نجف .انشاالله همه زندگيت زير سايه اميرالمومنين و اهل بيت سالم و ساد باشي.بازم قبول باشه كربلايي حسين عكسات هم فوق العادست دست مامان و بابات درد نكنه و زيارتشون هم قبول
مامان تربچه
26 آبان 90 17:56
با خوندن این پستت و دیدن این عکس ها فقط و فقط اشک ریختم من هم سوخته ی کربلام یک سال و یک ماه و 11 روزه که دلم رو کربلا جا گذاشتم زیارتت قبول التماس دعا
mamani helena
28 آبان 90 14:51
salam azizam residan be kheir ziyarat ghabol vay che aksayei delam par keshid ta karbala ashkamam dar omad
مامان تربچه
28 آبان 90 21:36
سلام عزیزم با خوندن کامنتت (همون چند جمله) دوباره اشکم جاری شد! از وقتی از کربلا اومدیم اسمش که میاد بی اختیار گریه می کنم. واقعا سوختم ممنون که به یادم بودی انشاالله هر چی از خدا میخوای بهت بده راستی کامنت خصوصی داری
آزاده
29 آبان 90 8:11
مامان آريا
29 آبان 90 10:45
سلام عزيزم زيارتتون قبول اميدوارم به سفر حج برين عكسا همه خوشگل بودن دلمون براتون حسابي تنگ شده بود بوس براي جيگر خودم حسين كربلايي
محمد گیان
29 آبان 90 13:21
سلام رسیدن به خیر زیارتتون قبول باشه انشالله حسین جون بوسسسسسسسسس
مامانی شیما وحدیث
30 آبان 90 2:27
سلام عزیزم .زیارتتون قبول باشه .خو ش به سعادتتون من بااینکه دوباررفتم ولی دوباره با خوندن مطالب دلم هوایی شد .دعاکن که دوباره قسمتم بشه برم پیش آقا خوشحالم که حسین آقا یه پا مردشده ومامانی وتو سفراذیت نکرد .. منم آپم وقت کردی یه سربزن
آزاده
30 آبان 90 8:45
خانومی کجاییییییییییییی؟؟؟؟ حسین گلم خوبه ؟؟؟
مامان کيانا
30 آبان 90 8:52
سلام عزيزدلم...زيارت قبول....خوشا به سعادتتون انشاا...سفر مکه
مامان پارسا جون
30 آبان 90 20:56
سلام عزیزم رسیدن به خیر زیارتتون قبول خوبین؟عکسهای حسین جون خیلی قشنگ بود خوش به سعادتون
مامان ماهان
1 آذر 90 10:20
سلام عزیزم زیارت قبول خوش به سعادتتون الهی سفر بعدی مکه .... آفرین به کربلایی حسین که مامانی رو اذیت نکرده
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
1 آذر 90 15:37
سلام عزیزم.رسیدن بخیر.زیارت قبول.
سارا
1 آذر 90 16:27
سلام دوست مامان مهربون حالت خوبه؟كوچولوي نازت خوبه؟من يه وبلاگ واسه ني ني آيندم درست كردم خوشحالم مي كني اگه بيايي و واسه ما نظر بزاري به اميد ديدار
سید امیر عباس بابا
2 آذر 90 18:30
سلام دوست جونی... خوبی؟؟؟ فرا رسیدن محرم رو بهت تسلیت میگم پیشاپیش... یه پیرهن خریدم برا شب هفتم محرم ... میخوام علی اصغر بشم امسال ... میای ببینی بهم میاد یا نه؟؟؟؟ منتظرتم دو تا مطلب آخری وبلاگمو بخون... دوستت دارم... می بوسمت سید امیرعباس بابا
خاله خاطره
2 آذر 90 21:11
زیارتون قبول باشه عزیزم
مامان گیسو
4 آذر 90 12:56
سلام عزیزم بیا روی گلتو که از زیارت اومدی ببوسم ممنونم از اینکه به یادما بودی بوسسسسسسسس
مامان محمدجان
4 آذر 90 21:29
سلام عزیزم رسیدن به خیر زیارت قبول خوش به سعادتتون خدا قسمت همه ی عشاق کنه در ضمن تولد کربلایی حسین هم مبارک
مریم مامان درسا
6 آذر 90 3:25
سلااااااام زیارتتون قبول باشه ، گل پسری تولدت مبارک عزیزم بوسس
مامان آوا
7 آذر 90 1:17
رسیدن به خیر عزیزم خیلی خوشحالم که بهتون خوش گذشته و به سلامتی برگشتید گلم
شيرين مامان نيما
7 آذر 90 14:27
سلام عزيزم با تاير اومدم اولا زيارتتون قبول حق و حاجاتتون روا دوما ايام عزاداري حسيني رو بهتون تسليت عرض مي کنم
آزاده
8 آذر 90 8:04
انا
8 آذر 90 14:17
اگه میخواید یه گوشی خوب و توپ ایفون4 برنده بشید بشتابید و بدو اید بیاید وبلاگ من که مهلتش رو به پایانه
maman mohammadbagher
10 آذر 90 14:26
salam zeyarat ghabbol be ma ham sar bezanid
مامان امیر علی
11 آذر 90 16:58
زیارتتون قبول التماس دعا
مامان امیر علی
12 آذر 90 22:01
زیارتتون قبول التماس دعا این شبها
مامان امیر علی
12 آذر 90 22:03
عزیزم امروز وقت کردم همه خاطرات و عکسها را خوندم خوش به سعادتتون .و بوس از روی گل کربلایی حسین جونم .بوس
شکوه مامان ارمیا
13 آذر 90 8:52
زیارتتون قبول باشه دوست نازنینم
سمانه مامان پارسا جون
13 آذر 90 12:23
واسه ما هم دعا کنید خانومی
مریم مامان درسا
13 آذر 90 15:16
سلام عزیزم خوبی؟ حسین جونم چی کار میکنه با محرم
مامان ماهان
14 آذر 90 23:39
سلام عزیزم خوبی التماس دعا
سمیه : مامان مسیح مقدس
15 آذر 90 22:10
سلاااام به کربلایی حسین عزیز و کربلایی مامان خوبین ؟ زیارتا قبووووووول خیلی خیلی خوشا به سعادتتون.... انشالله زیارتتون قبول باشه...همینطور شما عزیز خاله
معصومه مامان سهند
18 آذر 90 15:31
خوش به سعادتتون عالی بود مو به تنم راست شد، دعاکنید قسمت ما هم بشههههههههههه
نازنین نرگس نفس مامان
20 آذر 90 2:39
زیارت قبول خانمی ایشالا سفر هر ساله باشه که حالا دیگه با تموم وجود حست نسبت به این مکانها تغییر کرده عاشق تر شدی شیدا تر ایشالا که بازم بری وکلی زیارت کنی ما رو هم از یاد نبری
سمانه مامان محمدباقر
5 دی 90 15:50
`````````````````````````````1¶¶¶¶¶¶¶ ```````¶¶111111¶¶```01¶¶¶¶¶¶ ````````0``````````````````¶¶11111111¶¶¶¶¶¶10```¶¶ ``````¶¶¶¶¶¶¶10```````````¶¶1111111111¶¶````````0¶ `````¶¶````01¶¶¶¶0`11¶¶¶¶¶¶11111111111¶¶11```````¶0 ````1¶`````````0¶¶¶¶¶100`1¶11111111111111¶¶¶1¶¶¶¶¶¶0 ````¶¶```````````````````0¶1111111¶11111111¶¶111111¶¶ ````¶1````````````````````¶¶111111¶111111111¶¶11111¶¶ ````¶¶````````````````````0¶¶¶¶¶¶¶¶¶1111111¶1111111¶¶ ````0¶¶0`````````````````````01100`0¶¶¶¶¶1¶¶111111¶¶ ````¶¶0``````````````````````````````011¶¶1111111¶¶ ```¶¶0```````````````````````````````````¶¶¶111¶¶¶¶ ``0¶1`````````````````````````````````````0¶¶¶¶100¶¶ ``¶¶``````````````````````````````````````````````1¶1 ``¶1```````````````````````````````````````````````¶¶ `0¶0```````````````````````````````````````````````0¶0 ``¶0````````````````````````````````````````````````¶¶0 ``¶1`````````010````````````````````````````````0¶¶¶¶¶1 ¶¶¶¶1¶¶0````0¶¶¶0`````````````````````1¶¶0``````````¶¶ ``0¶0````````¶¶¶0`````````````````````¶¶¶¶``````````¶1 ```¶¶`````````0``````````011110```````1¶¶````````01¶¶11 `1¶¶¶¶¶``````````````````¶0``0¶````````````````````¶¶ 1¶¶¶1¶¶``0``00```````````011110`````````111110`000¶¶¶¶¶ ¶1011¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1`````````````````````¶¶10001¶¶1¶¶¶¶¶¶¶ 101¶¶10¶¶```````¶¶¶¶¶¶¶10````````11¶¶¶¶````````¶¶101101 01¶111¶¶`````````¶11111¶¶¶¶0``1¶¶¶¶¶¶¶0`````````¶000010 110011¶0``````0`1¶11111111¶¶¶¶¶1111111¶100``````¶10¶101 1101¶0¶¶````0¶¶¶¶1111111111111111111111¶¶¶¶0``0¶¶101111 ¶¶01¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶11111111111111111111111111111¶¶¶¶1¶¶01¶¶1 000001¶111111111111111111111111111111111111111111¶101¶0 ¶¶¶¶¶¶¶111111111111111111111111111111111111111111¶¶¶