مسابقه نی نی و محرم
حسین جان از همون اول محرم از ما زنجیر و پیشونی بند میخواست...و من هر جا میگشتم زنجیر
پیدا نمیکردم تا بالاخره یه روز نزدیک مهدشون یه مغازه دیدم که به خاطر محرم وسایل عزاداری
اورده بود و منم براش خریدم...حسین جونم خیلی خوشحال شد و هر جا برای عزاداری میرفتیم
با خودش میبرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی