حسین باکلاه و عصا
سلام
چند روز قبل خونه مامان جون بودیم که دیدم حسین رفته کلاه باباجونو گذاشته سرشو و با عصای باباجون داره بازی میکنه .اخه پدرجون بعد از مریضی و بستری شدن در بیمارستان به خاطر سکته خفیفی که کردن کمی در دیدن مشکل پیدا کردن و برای همین با عصا راه میرن.
منم از فرصت استفاده کردم و چند تا عکس از حسین گرفتم.
بقیه عکسها در ادامه مطلب.....
سلام
چند روز قبل خونه مامان جون بودیم که دیدم حسین رفته کلاه باباجونو گذاشته سرشو و با عصای باباجون داره بازی میکنه .اخه پدرجون بعد از مریضی و بستری شدن در بیمارستان به خاطر سکته خفیفی که کردن کمی در دیدن مشکل پیدا کردن و برای همین با عصا راه میرن.
منم از فرصت استفاده کردم و عکاس شدمو چند تا عکس از حسین گرفتم.
به چی فکر میکنی مامان؟؟ اهان فهمیدم ..جوونی کجایی که یادت بخیر!!!!
اینجا هم کلاشو سفت گرفته باد نبره
عصر هم خاله اومد اونجا و تو و نرگس با هم کلی بازی کردین.
چون نرگس روسری سرش کرده بود حسین هم یه روسری برداشت و سرش کرد.